یادش بخیر اون موقع ها..
زنگ کلاس که میخورد مسئول آبخوری
دیگه نمیذاشت آب بخوریم..
همیشه سمت چپ دفترو بیشتر از ورقه
های سمت راست دوست داشتیم..
اون پاکن دورنگه ها بود.!تمام زورمونو میزدیم که با اون طرفی
که آبی بود چیزایی که با خودکار نوشته بودیمو
پاک کنیم.اما همیشه یا دفترمون کثیف میشد.یا
پاره..
هروقت که حوصله ی درسو نداشتیم به
بهونه ی تراشیدن مداد میرفتیم گوشه ی کلاس دم سطل آشغال...
وقتایی که معلم اجازه ی صحبت نمیداد تو یه برگه
با دوستمون تله پاتی راه مینداختیم.اونم یواشکی..
زنگ تفریح که میخورد انگار رد بول خورده بودیم به سمت
حیاط پرواز میکردیم...
حالا آدامس چسبوندن به صندلی معلمو آجر کادو دادن واسه
روز معلم و کشیدن کاریکاتور معلم رو تخته بماند...
تاریخ : دوشنبه 92/7/1 | 12:20 عصر | نویسنده : nasim | نظرات ()