دیشب داشتیم با محسن سنگ کاغذ قیچی
بازی میکردیم.منم شعرشو میخوندمو کیف میکردم
که یهو دیدم بابام داره با یه حالت
عجیبی نگامون میکنه...
هیچی دیگه الان فکر کنم داره دنبال
پرستار برای عقب مونده های ذهنی میگرده..
تاریخ : شنبه 92/9/2 | 2:46 عصر | نویسنده : nasim | نظرات ()